TRUST-PART-8
 
 
 
kyumin land

TRUST-PART-8

نویسنده : skynet | تاریخ : 1:26 - پنج شنبه 5 شهريور 1394برچسب:کیومین فن فیک, kyumin,kyuminfanfic,

 سلامممم

چقدر من دیر به دیر پیدام میشه :| واسه پست خودم دلتنگ بودم خخخخ

عیدتون مباررررررررک

و

صلح کردن دو کره رو :|  نیز تبریک میگویم =___=

هررر وقت خونه بودم از بابام خبرهایی که ندیدم رو میپرسیدم و اونم بدون سوال واسم میگفت و اما مادر ،همیشه بعد از پرسیدن من

"آحه تو سره پیازی...ته پیازی؟!"

والا خودمم نفهمیدم نقشم این وسط چیه!! :| بگذریم...

هفته ای دگر امد

بارت جدید نیز هم امد

چینگو مینگوها چقدر بی طاقتین خو...یکم آسه آسه :| بابا تو کامنتاتون همش سوالهای اصلی رو میپرسیدن..منم میترکیدم که جواب نمیتونستم بدم!! هر کامنت واسم مثه کنکور بود 

خخخخخ ... چند عدد از سوالاتتون تو این پارت برطرف میشود!! و اما اون سوال گنده گنده ها...نوپ نوپ...حالا حالا باهاشون کار داریم!!

دیگه اینکه... فعلا اسم رمز نمیارم... و....کاری هم به تعداد کامنتها ندارم...

پس مساله ای دیگه ای نمی مونه!! فقط یه چیزی بگم ویژی و آپ کنم و برم چشمای پرررر از خوابمو نجات بدم...

سر کارهای پایان نامم یکی از استادام گفت یه کتاب بخرید و بخونید...بدرد میخوره

منم رفتم گرفتم و یااااااااااااااااااییییی

نمیگم کتاب خعلی باحالی هستا...رمان هم نیس :|

جامعه شناسی خودمانی "چرا درمانده ایم؟!" از حسن نراقی

یک نویسنده غربی هم یک همچین کتابی داشته اسمش تو ذهنم نیست ولی من چاپ ایرانیش رو گیر اوردم تونستید بخونید...

ضرری نداره...حداقلش اینکه که واقعا یه تلنگر میزنه...

گووووووووووووو تو د نکست پااااااااااارت

اوه راستی .... چینگووها من هنوز وان شاتی در چنته ندارم...سوری

به شدت درگیرم و خیلی وقتم محدود شده..خیلی خیلی زیاد!!

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

نظرات شما عزیزان:

*مهتا*
ساعت18:06---12 مهر 1394
هییییییییی دیدی دیدددددددددی رابی بیمعرفت زد تو دهن دون دون !!!ای الهی دستت زیگیل دربیاره
ممنون گلی
راستی گلی رمزو برام میرفستی آیاااااا؟؟؟؟؟؟
پاسخ:زیگیل {قهقهه} ... رابرتز عاااالی هست!!! به شخصه خیلی شخصیتش رو میپسندم!! رمز ندارم دیگه همون عدد کیومین رو بزن و بخون!!!


Z
ساعت9:19---11 مهر 1394
سلام
بعد کلی وقت اومدم و این پارت رو خوندم و ب جای اینکه سوالام جواب بگیرم تازه سوال هم زیاد دارم
ببخش کلی وقت نبودم و الان دیدم از پارت بعد رمزیه میشه بهم رمز بدی ممنون میشم
فقط الان نمی فهمم چرا باید کیو رو وونی نجات بده وقتی می خواد انتقام بگیره
یعنی می خواد زجرش بده !
از مرگم بدتر
کیو فکر چنم از خیلی چیزا بی خبره بچم
میسی واقعا این فیک خیلی سوالا داره !!!!!!
لدفن رمز
پاسخ:


Z
ساعت9:18---11 مهر 1394
سلام
بعد کلی وقت اومدم و این پارت رو خوندم و ب جای اینکه سوالام جواب بگیرم تازه سوال هم زیاد دارم
ببخش کلی وقت نبودم و الان دیدم از پارت بعد رمزیه میشه بهم رمز بدی ممنون میشم
فقط الان نمی فهمم چرا باید کیو رو وونی نجات بده وقتی می خواد انتقام بگیره
یعنی می خواد زجرش بده !
از مرگم بدتر
کیو فکر چنم از خیلی چیزا بی خبره بچم
میسی واقعا این فیک خیلی سوالا داره !!!!!!
لدفن رمز
پاسخ: سلام!! اووخی... نوپرابلم چینگو هر وقت که دوست داشتی بیا بخون!! میدانم هنوز حجم سوالات زیاده اما میتونم بگم که تا سه پارت دیگه جواب کلللل سوالاتت رو میگیری فقط میمونه یکی دوتا!!! یس از مرگ هم بدتره...دهشتناکه اینکار!! رمز هم که یخده!!! ^^


TNT
ساعت10:34---4 مهر 1394
درود !
واهایییییییییییی!!!
یونگ وون ایز رفیق خوب !
همچنان خونسردی هائه مرا مرررگ!
یاااااااااااا رابرتز خر دستتو بکش روانی !
به به ! کیو و لی هم که هم اتاقی شدن !!!
دستت مرسی !
پاسخ:چه جالبه که داری پشت هم میخونی و نظر میدی و منم دارم پا به پارت جواب میدم!! هههههه یونگ وون ایز گود...ولی مطمئنی؟! ... دونگهه...خیلی بازیگری خوبیه:| ... عاااشق نقش رابرتزم من!! عاااالیه این مرد !! آره دستم مرسی!! چشم تو هم مرسی {قهقه}


Destiny
ساعت21:36---11 شهريور 1394
سلام.
خب قضیه پیچیده تر از اونه که فکرشو میکردم؛رابطه بین یونگ هو و ژنرال و یونگ هو و شیوون...شبوون میخواد کیو بالای دارباشه...شاید بابای شیوون به دارکشیده شده!
درباره دونگهه و هیوک:اممم این۲تا وجرج شاید دوستای قدیمی بودن و یه اتفاق که دلیل انتقام دونگهه هست اینا رو ازهم جداکرده . ولی مطمئنم اینا باهم دوست بودن ... و البته حس میکنم دوستی جرج با دونگهه عمیق تر بوده تا باهیوک ... اما خب مشکل اصلی اینه که اینا از کجا میدونن ایثن خلافه وقتی مدرکی ندارن؟
کیو ومین تو یه اتاق...شایدرابطه شون باهم بهترشه!و مث اون قسمت که مین از صدای کیو یجوری شد چیزای بیشتری ازش ببینه! مامان کیو رابطه‌ای بااون ژنرال‌داشته و ایثن واسه همین کشتش درسته؟حالا هم میخواد پسرشو بکشه!
ولی انتقاما خیلی زیاد شده همه هم به هم مرتبطه!
بهرحال عالی بود ممنون

پاسخ: پیچیدگی تو این فیک خیلی زیاد هست...خودم تمام اطلاعاتش رو توی یک دفترچه کامل نوشتم که چطوری این ها بهم گره بخورن و چظوری این گره باز بشه و خواننده درکش هم کنه...بیلیو می ..کار سختی بود!! جواب این مدارک رو توی کامنت قبلیت دادم ولی خب پارت نهم رو اصلا از دست نده....واسه کسی مثل تو که دقیق میخونه یک کلید رمزگشا هست!!! درباره نحوه کشته شدن مادر کیو و کلااا ارتباط اینا تو کل فیک گفته میشه اینطور نیست که یک پارت رو صرفا محض خلاص کردن این بذارم... درست حدس زدی کیوهیون و مین رابظشون بهتر میشه اما نه تحت عنوان هم اتاقی...یک اتفاق شکه کننده در راهههههه!!! خوشم اومد ازت...ایول!!!


zaza
ساعت16:51---6 شهريور 1394
سلااااااااام دختر راه گم کرده!! واقعا تو چرا انقدر دیر به دیر میای؟؟!( خودم میدونم , سرت شلوغه)
امممم خیلی خوب بود با این ک سوالام زیاد شد ولی تونستم به بعضی از سوالای قبلیم برسم...
یونگ هو!! گفدم این خانواده ی کیو مشکوک میزنهههه. مامانش پلیس بوده؟! یا ی دوستی با ژنرال داشته؟! هر چی که بوده ایثن میدونسته یونگ هو برای لی سوجائه با ارزشهه, حالا هم میخواد از پسرش محافظت کنه کاری که برای مادر کیو نکرده!
اگه یونگ هو پلیس بوده باشه میتونسته جلوی کار خلاف بابای وون و گرفته باشه که توی این جلوگیری اتفاق خوبی برای خانواده شیوون نیافتاده, یا یه چیزی تو این مایه ها!!
(با احتمالات من کاری نداشته باش زیادی یه جورین)
حس تلخ انتقام... شیوون با نقشه قبلی با کیو رفیق شده و الان میدونه نقطه ضعف کیو خودشه ینی شیوونه!! این که کیو رو اون‌جوری بکشن به شیوون حس خوبی دس نمیداد "حتما" باید بالای داار باشه! واسه خاطر همینه ولش کردن...
چارلیز!¡¡! برادر زاده ی ایثن و کسی که با شیوون عشق بازی میکنه... اون این وسط چی میگه؟! قصدی داره؟! تصمیمی برای پیدا کردن قاتل باباش؟ یا شایدم از کشته شدن باباش خوش حاله و ناراحت نیس..
افسر لی و این مدل جواب دادناش باحاله, به دل میشینه!! اولاش با سونگمینت ارتباط برقرار نمی‌کردم ولی حالا ازش خوشم میاد...!
آوید ...
.
.
چیهههههه؟؟؟!دوس داشتم صدات کنم!! همین جوری.... ( خل و چلم دیگه کاریش نمیشه کرد چینگوووو)
عااااالی بود
مرررررررسی
پاسخ: یوهوهو ... چطوری؟؟!!! از شلوع یه چیزی انور تره... من دی ماه کنکور دارم و اسفند پایان نامه اونم از نوع پژوهشیش :||||| بگذریم.. خب خب خب ...احتمالات باحال هست..نزدیک اون چیزی که توی ذهن من چرخیده میشی اما یهو میزنی جاد خاکی!!! این خیلی خوبه که میشینی و دربارش فکر میکنی تا بدونی دلیل این نفرت ها چیه!! برای من فوق العاده با ارزشه... و همینطور از اینکه با دقت خوندی خیلی خیلی خیلی تنکیوووووو !!! عادت ندارم لقمه بذارم تو دهن کسی حتی اگرم بخوام راهنمایشش کنم از مثال و داستان سرایی استفاده میکنم {با نحوه راهنمایی های من آشنایی داری } .... در باره خانواده کیو همونطور که گفتی به شدت مشکوکه و حالا حالاها قرار نیست پای خانوادش بیاد وسط...چون تا میان رو یک چیز تمرکز کنن یه چیز دیگه میاد که کلا روند رو از بین میبره ،اینطوری میخواستم به زندگی روزمره خودمون بالخص خودم که چقدر درگیرشم اشاره کنم {نه که بخوام زندگی خودم رو فیک کنم نه...اما همه اون چیزهایی که فکر کردم باید به دور و بری هام با عنوان نصحیت بگم :| یکم قاطی پاتیش کنم و بشه این} درباره شیوون حدست خوب و به جا بود!! طرح قبلی... اما این نقشه از کی و کجا شروع شده و اصلا شیوون چرا باید اینطوری باشه هنوزم برای خواننده سواله بزرگیه که قول میدم برطرف شه!! من وسط هر پارت یک سری چیزهایی رو مینویسم و یه سوالاتی میپرسم که به شخصیتهای داستان برمیگره اما در اصل از شمای خواننده سوال میکنه!! نمیدونم دقت کردی یا نه...ولی بارها شده تو جواب کامنت های بچه ازشون سوال پرسیدم که برفرض جای فلانی بودی چه میکردی!! چارلیز هم....به اونم میرسیم!!! نقس پررنگش از پارت 22 شروع میشه که چه نوع آدمی هست {همونی که گفتم تا میان رو یه چیز تمرکز کنن سروکله یه چیز دیگه پیدا میشه!" تو جواب کامنتهای سنا گفته بودم روند فیک مثل شونه کردن یه موی لخت هست که یهو یه گره پیدا میکنی! اینقدر پیله میکنی به این گره تا بازش کنی غافل از اینکه جاهای دیگه هم پیچیدن بهم!! اینطوری وقت خیلی زیادی صرف شونه شدن مو میشه!! گره های این فیک شخصیتها و مشکلاتش هست که تا یکیش حل میشه یکی دیگه پیش میاد !! این یه مشکل هست که ما بدون در نظر گرفتن همه مشاکل فقط و فقط میچسبیم به کی و باقی رو ول میکنیم!! از چمله مشکل خودم!! یه چیز جالب که هییییچ کس تا حالا توجه نکرده بود {اسم فیک!} چرا با اینکه این همه انتقام و انواع و اقسامش هست ،اسمش انتقام نشد؟! اینم یه سوال اضافه بر سوالات دیگرت!! چون دیدم پتانسیل این همه حجم اطلاعات رو داری حوالش کردم تو کامنت تو! امید وارم همه بخونن و بدونن جریان از چه قراره!! جاااااانم؟؟!! خخخخ روانپریش ذاتی هستی تو!! چینگو برام دعا کن... خواهش میکنم


mika
ساعت15:22---6 شهريور 1394
این شیوون دیگه این وسط انتقام چی رو میخواد بگیره
انتقام تو انتقام شد قاطی گردیم
دونگهه صورت براش نموند طفلک...
پاسخ:انتقام من رو از استادم !!! :| ... پارت های بعدی گفته میشه این تنفرش از کی و کجا و برای چی نشعت گرفته!! چینگو تو پارت اشاره شدا ... {حواله انتقام پدر به پسر....} :( ... من که اشاره کرده بودم چرا همه گیج شدن پس؟! :(( دونگهه رو به شدت دوست دااارمممم!!


زهرا س
ساعت21:13---5 شهريور 1394
سونگمین خیلی خوب ضایع میکنه پایین کشیدن زیپ شلوار
پاسخ: یاااااییی آآآره!! هههههه


محدثه
ساعت20:22---5 شهريور 1394
جدا به سوالا جواب دادی؟؟؟پس چرا من گیج تر شدم؟؟؟؟!!!!
شییون جدا از کیوهیون متنفره؟؟چطور اونمه سال دوستی و باهم بودن روی حسش تاثیر نذاشته؟؟
پاسخ: نگو که انتظار داشتی همه رو جواب بدم و هیچ سوال دیگه ای برای خواننده درست نکنم:| بله متنفره!! مراجعه به پارت های آینده :| => پارت دهم!! {تو اون پارت گفته میشه چرا!} خخخخخ .... گیج کردن شما هدف ماست!!


Mina
ساعت19:41---5 شهريور 1394
dare kam kam az sung min khosham meyad...damesh garm
mamnoon dosam khaste nabashi
پاسخ: سونگمین... منم یکمی باهاش مشکل کلی دارم :| ولی خب اینجا دوسش دارم!! خواهش میکنم گوگولی


زهرا
ساعت18:27---5 شهريور 1394
سلام عالی بود مرسی الاهی بمیرم واسه کیو بچم به فکر دوستی خودش وشیونه اون وقت اون شیون احمق الاغ دم از مرگ کیو میزنه
پاسخ:این نشون میده که چقدر یک آدم زود عوض میشه و مسیر فکریش چقدر میتونه پلید باشه ،حتی اگر بهترین دوستت باشه!! نوبت به کیو هم میرسه...اما تو جای کیو بودی و وقت انتقامت میرسید ،چیکار میکردی؟!


Sheyda
ساعت13:03---5 شهريور 1394
چه خبره همه میخوان از هم انتقام بگیرن

این وسط بیشترین ضربه رو کیو بیچاره خورده

مرسی عزیزم
پاسخ:اینا چیه وسط کامنت تو؟! =___= آره!! کیو خیلی ضربه خورد... از کی؟! از بهترین دوست! اشاره به اینکه همیشه محتاط باشید!! خخخخخ خواهش میکنم گلم


الناز
ساعت12:58---5 شهريور 1394
نه تنها به جواب سوالم نرسیدم گیجترم شدم
شیوون چرا کیو رو نجات داده وقتی میخواد که ازش انتقام بگیره
فکر کنم یه بار دیگه باید از اول بخونمش
مرسی یه عالمه
پاسخ: خخخخخ ... چینگو یکم طاقت بیار ..ستاد محک زنی صبر و تحمل خواننده!! کککک :| کیو رو دقیقا نجات ندادا... اشارات خیلی محوی بهش شد ولی خب تا پارت بعدی این جوابتم میگیری!! آره بدو بخون! خواهش میکنم دو عالمه


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


دسته بندی : <-CategoryName->
برچسب‌ها:

 

آخرین مطالب

» ادرس جدید ( 1394/08/24 )
» عشق کافی نیست 26 ( 1394/08/22 )
» اسمان مشکی_فصل دوم_پارت11 ( 1394/08/22 )
» TRUST-PART-17 ( 1394/08/21 )
» فرشته ی سیاه 15 ( 1394/08/20 )
» ماه شب چهاردهم پارت 27 ( 1394/08/19 )
» اطلاعیه ( 1394/08/18 )
» فرشته ی سیاه 14 ( 1394/08/18 )
» عشق کافی نیست 25 ( 1394/08/15 )
» TRUST-PART-16 ( 1394/08/14 )
» فرشته ی سیاه 13 ( 1394/08/14 )
» Autumn couple ( 1394/08/12 )
» A million pieces kyumin ver ( 1394/08/11 )
» عشق کافی نیست 24 ( 1394/08/11 )
» فرشته ی سیاه 12 ( 1394/08/10 )
» اسمان مشکی2_پارت10 ( 1394/08/08 )
» مسابقه بهترین طنز آبی ( 1394/08/08 )
» TRUST-PART-15 ( 1394/08/07 )
» خطوط سرنوشت پارت یازدهم ( 1394/08/07 )
» فرشته ی سیاه 11 ( 1394/08/06 )
 
 
  • کد نمایش افراد آنلاین