TRUST-PART-6
 
 
 
kyumin land

TRUST-PART-6

نویسنده : skynet | تاریخ : 1:51 - پنج شنبه 22 مرداد 1394برچسب:کیومین فن فیک,کیومین,kyuminfanfiction,kyumin,

سلووووم!! چطور مطورین؟!!

بابا سیتسم اینجا جقدر خارجیه0_____0

من هنوز هنگم با نحوه کار کردن باهاش!! ^^

حالا این بماند... من تو کل روند نویسندگی {چه در اون دوره سکرت:| و چه الان} آرزو به دل موندم یه بار درست و حسابی پست رمز بذارم 

نصفه شبی نشستم مثلا زرنگی کنم پست رو بذارم و صبح پاشدم دیدم 0___0 !!!!!!!

وای مگه داریم؟! وای مگه میشه؟!

{به قول یکی از دوستان اسمایلی حرف زدن لطیف وقتی دستش رو دهنشه کسی نمیفهمه:|||}

تهش به این نیتیجه رسیدم که رمز گذاری رو تا چند پارت بعدی کاااملا بیخیال بشم و اجازه دهم که اینجا مکانی خوب و بدور از گزندهای احتمالی رمزی :|| باپرجا بماند!!

پس این پارت هم مثه پارتای قبل رمز هموچیزی که میزدین هست!!!

از این پارت به بعد پررررر از هیجان هست..یک روند تند رو داریم به همراه موج سواری خطیییییر تا ببینیم کی دریا آروم بشه!!!

چینگوهااا برای نظر گذاشتن ادامه مطلب نرید. 

از مربع سبز گوشه سمت راست بالا استفاده کنید،اینطوری مشکلی پیش نمیاد!

من نظرتون رو میخوام خب...گریم گرفته الان!

 

{پیشنهاد من به الف ها:شیوونیت ها مسلط باشین!!! باور کنید هیچ خصومت شخصی من باهاش ندارم}

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

نظرات شما عزیزان:

*مهتا*
ساعت17:19---12 مهر 1394
بازم سلامممممم گلی
هییییییی ون ون کیووووووودون دووووووون
یکی منو جمع کنه هنوز هیچی نشده قاط زدم
ممنووووووووووووووووووووون گلی
پاسخ: هاااای!! خواهش میکنم!!!....واقعا؟!! قاط زدی؟! جلوتر بری سوپاتت در میره خخخخ خواهشششش


TNT
ساعت10:20---4 مهر 1394
درود !!!!
همچنان نیشم بازه که دارم فیک پلیسی میخونم!!! عررررر!
چقد بده یهو کل تصوراتت از ی نفر بهم بریزه!! خیلی بده !!
اوووخی کیو!!!
وایییییییییییییییی تنها نرو باو ! خدا بخیر کنه ! نفله شد که ! تیییییف!

پاسخ: درود برشما بانوی گرامی!! بذار باز بمونه خخخ...ببینم نیشیت تا کجا باز می ماند!! دقیییقا کسی که این هممه بهش اعتماد داشتی!! {ناراحت!}


Destiny
ساعت19:37---11 شهريور 1394
اوپسسسس.قضیه خیلی برام جالب شده.
فقط یه سوال دارم : اینا ایثن رو دستگیر نکردن چون مدرک ندارن ...خب پس اگه مدرک ندارن از کجا میدونن که ایثن تو کار قاچاق و بمب و ایناس؟
برام‌خیلی جالبه که اینو‌بدونمش !

پاسخ: وری گووود کوسشننن!!! واااای نمیدونی چقدررر منتظر موندم یکی این سوال رو ازم کنه!!!! ینی عاشقت شدم بشررررر.... اول بگم که خوشحالم که خوندی و کامنتیدی...و دوم اینکه جواب سوالت: تا حالا برات پیش اومده بدونی یک نفر مقصر اصلی تمامی کارهای انجام شده هست...چون ازش شناخت کافییی داری...اونقدر میشناسیش که بدونی فلان کارو فقط و فقط اون طرف انجام میده،اما این اثبات فقط و فقط برای خودت و برای اثبات قانونیش باید مدرک رو کنی...مدرک معتبر...ایثن هم برای ژنرال اونطوریه...{من لو نمیدم دیگه چی میشه ...پارت نهم رو بخون و به جواب سوالت برس چینگو!} گود لاک


باران
ساعت12:05---29 مرداد 1394
سلاممم عزیزمممم.مرسی.
الان شیون خجالت نمیکشه..
پاسخ:هلووووو... خجالت؟! خخخخخخ .... چی بگم خواهش میکنم


sss501
ساعت23:23---26 مرداد 1394

salam
fekkonam shoma mano nashnasi chingoo..vali mami o shhrzad o ghablan bahashun ta hodudi dar ertebat budam midunan k man elfish o aji khudeye hae hastam..khoshbakhtam.

akh jun eunhae ham dare ..
vali man adade kyumino nemidunam va ramzo nadaram ke.
chon zood b zood nemitunam mesle ghabl biyam net o webgardi ofic khuni va hafezeam badjur fishye majburam fika ru bemunam tamum shan.
biyaanne.
vali babate hamezahmatatun mamnooooon khaste nabashi
پاسخ:



sss501
ساعت23:11---26 مرداد 1394
salam
fekkonam shoma mano nashnasi chingoo..vali mami o shhrzad o ghablan bahashun ta hodudi dar ertebat budam midunan k man elfish o aji khudeye hae hastam..khoshbakhtam.

akh jun eunhae ham dare ..
vali man adade kyumino nemidunam va ramzo nadaram ke.
chon zood b zood nemitunam mesle ghabl biyam net o webgardi ofic khuni va hafezeam badjur fishye majburam fika ru bemunam tamum shan.
biyaanne.
vali babate hamezahmatatun mamnooooon
پاسخ: سلووممم چطور مطوری؟!!! حالا منم شناختمت!! واااای من خودم روانی دونگهه هستم خیلی باهاش حال میکنم!! یس چینگو این فیک ایونهه هم داره!!! عدد کیومین هم صد و سی و هفت هست!!! برو بزن و بخون بعدش بیا بگو چطور بوووود!! خواهششششش میکنم رفیقم


sana
ساعت18:53---23 مرداد 1394
آخیش بالاخره این کامنتو گذاشتم...اون مدلی خیای اذیت میکرد.... راستی چی شدکیو رو ول کردن؟

پاسخ: منم خیالم راحت شد! معمای این پارت بود که تو پارت های بعدی حل میشه!


sana
ساعت18:49---23 مرداد 1394
واااااااااااااااااااای
......
من الان میفهمم چرا بعضیا بعد خوندن داستان میرن یه دوری میزنن بعد کامنت میذارن..... الان خیلی هیجان زدم نیدونم چی بگم....چرا کامنتا صوتی نیستن؟؟؟؟من میخوام جیغ بکشم از یقه بگیرمت هی تکون بدم
وااای
خب..
وایسا
الان میگم
بذا یادم بیاد
اول اینکه...
چرا فیل رو وب نشست آخه؟؟؟ دوم اینکه خوشحالم موقتا بیخیال رمز شدی .بعد اینکه
آوید عااالی بود
اه .لعنتی.من نیتونم خوشگل کامنت بذارم نصفش چرت و پرت میشه...
خیلی هیجان انگیز بود...مثل قسمت قبل...تا یاد یه چیزی افتادم و سوال برام پیش اومد همون موقع جوابشو دادی...انگار ذهن خواننده رو خونده باشی...بسی لایک خیلی خوب شده...
اوه اون تیکه ی توضیح حال روحی کیو خیییلی خوب بود...,حدس میزدم شیوون خبر داشته باشه...شاید بخاطر عذاب وجدان یا حتی زیر نظر داشتن کیو این همه مدت بهش نزدیک شده...کیو کیه مگه؟ اونجاش که گفتی کیو این جرفارو بلند فریاد زد حدس میزدم یکی دیگه هم باید تو آپارتمانش باشه . شیوون نامرد....
آخخخ از این صحنه های خشن واسه دونی هم میذاری دیگه نه؟ خییلی لایک داره دونی پست فطرت با همون موهای بلوند تو پوستر و چشای سرد..... بزنه دخل یکیو بیاره...پریش هم خودتی(اسمایلی اون دختره اگنس تو من شرور که خل خل بازی درمیاورد)
جمله بندیاتم خیلی بهتر شده..منی که سر ترجمه یه جمله صدتا فعل و نوع بیان میاد تو ذهنم میدرکمت چجوری هر خطشو مینویسی.
چقد خوب بود سونگمین با تجربست و تونست دستشو بخونه...تازه بعد خیانتش ازش تعریفم کرد...باریکلا پ.وکرفیس.
اوه اونجاش که گفتی نه ساعت پای کامپیوتر در حال سرچ بوده ها.... آخخخخخ ...لعنت به هر چی پروژس...من با تک تک اعضای کمر و کلیم حال کیو رو درک میکنم.
دیگه اینکه...خیلی خوب بود...حیف یبار در هفتس دلم تنگ میشه...دست و فکر و قلم و چش و کمرت نخسته
پی نوشت:فکرشم نکن من هازبند باشم!

پاسخ: یااااایییییی.جیییییغ !!! کامننتت رو دیدم دهنم جر خورد از نیشخند... نمیدانم این فیل چی بود!! :| این واسه اینه که هرررپارت رو صدبار خودم خوندم،حتی قبل از آپ من هر قسمت رو به دوتا از دوستام میدم تا بخونن و بهم مشاوره بدن ک ک ک نقاد دارم :| قسمتی که کیو کتک میخورد و حرف میزد حس میکردم خودم زیر دست اون مرتیکه ام و دارم کتک میخورم!! وااای این همه تعرررریف من ذوق مرررگ شدم رفففت! با هممه سختیش ولی نوشتن خیلی شیرینه واسم! از این به بعد منتظر پارت های فوق هیچانی باش! بالشتتم بذار بغل دستت جیغ فرابنفس بزنی توش. آره..هر وقت یکیشون کله شقی میکنه اون یکی هست که گنده کاریشو جمع کنه دونگههههه وااااای ... اگر بخوام جای یکیشون باشم جای دونگهه ام...بسی که مرررگه اینجااا!! صرف نظر از روحیه که توی واقعیت داره من همیشه گفتم مرد بودنش خیلی بیشتر تو چشم میاد تا اون پنج ساله بودنش... حتی سونگمین هم با اینکه کیوترین فرده و بیشتر از همممه اعضا دختر شده و اداهای بامزه از خودش درمیاره،بازم کاااملا مرد میبینمش نه یک موجود بامزه دوست داشتنی که بخوام لپشو بکشم.. میگیری که چی میگم؟! جدیت و خشونت شیوون رو مرد بودنش رو چطوری تو فیکا میگن؟! من تصورم تو واقعیت از دونگهه و سونگمین همینه!! یکی از ایده هام واسه نوشتن این فیک این جمله هست => "مرد محکم،اما عاشق" من که حساااابی تو کف فیک وب خودتم.... یااااااییییی پروژه..آه چهارشنبه طرح مرمت باید تحویل بدم و امتحان هم دارم..پوستر باید بزنم و هیییچ کاری نکردم :||| پایان نامم رو مقاله کار میکنم من:| اصلااااا دیگه حوصله طرح و ایده و کانسپت و پلان و نما و برش ...آآآیش حالم ازشون بهم میخوره!! پی نوشت: ههههههه با شناختی که ازم داری راحت میتونستی بفهمی هازبند من میشم :|||||||||||||||||||| {تصور اکثر دوستام از من شیوون تو وونکیو هست :|||| } اینجا تو جوابها شکلک ندااااره به قول خودت آی قلب یووووو


mika
ساعت14:49---23 مرداد 1394
اوووه مای گاد!!!!!
شیوون بی رحم....
مین وقتی خودش میدونسته دسته شیوون تو کاره...دیگه چرا جون کیو رو به خطر انداخت...فقط برا اینکه امتحانش کنه ؟؟؟؟
اون مردا چرا کیو ول کردن چرا نبردن بکشمش ؟؟؟؟...
اگه این همه اطلاعات دارن چرا دستگیرشون نمیکنن ؟؟؟

پاسخ: بی رحم؟! بذار جلوتر بریم تا بفهمی شیوون چرا اینکارو کرده! بعدش خودت رو بذار جاش و بیا بهم بگو تو به جاش بودی چیکار میکردی؟!

مین الان سه ساله دنبال پرونده ایثن هست و میدونسته که شیوون هم تو این بانده،اما چینگو برای گرفتن یه گله مار نمیان از فاصله دو متری این گله یکیشون رو بکشن،چون باقیشون فرار میکنن و شاید هیییچ وقت پیداشون نشه!!

مین میخواد به ایثن برسه و ایثن اونقدر باهوشه که از خودش هیییچ ردی نذاشته ،اون میخواد از ایثن یه مدرک قوی پیدا کنه تا بکشونتش به پای چوبه دار، وگرنه دستگیری شیوون و اعدامش اون چیزی که مین میخواد نیست!!

موضوع رو فهمیدی حالا... اما حالا یه سوال تو ذهنه که کلا چطوری فهمیدن ایثن تو این بند و بساطه؟!اگر ازش مدرک ندارن چطوری هویتش کشف شده؟!

همه اینا برمیگرده به همون پارتی که درباره خصومت دو برادر گفته شد و پارت های بعدی که این کلاف پیچیده رو باز کنه!

یه راهنمایی: به آدم هایی که به داستان اضافه میشن بیشتر توجه کن!

اگر تیتزر رو دیدی به هممه اونایی که عکسشون رو گذاشته بودم دقت کن

چون همشون نقش پررر رنگ و تاثیرگذاری دارن!!



z
ساعت13:40---23 مرداد 1394
خدایا سیوون باورم نمیشه
ممنونم مینی باهوشم
ممنونم خیلی خوب بود و غیرمنتظره

پاسخ:واااای زدی به هدف غیرمنتظره،غافلگیرکننده!!!

این کلمات رو از این پارت به بعد حتتتما یادت باشه!! 

باور سیوون سخته ولی وقتی خودمو جاش میذارم میبینم منم بودم همینکارو میکردم 

یوور ولکااام



saye
ساعت4:05---23 مرداد 1394
الهی کیو چیزیش نشه
مامان کیو رو هم ایثن کشته شیوون میدونسته؟!!!چقدر سختی کشیده پسرم
مرسیییی عزیزم خیلی باحاله

پاسخ:درباره خط اولت..قولی نمیدم..چون نویسنده کله خرابیم :|

درباره شیوون هم....من چیزی نمیدونم {شیطانی} خخخ

خوشحالم دوسش داشتیییی



Sheyda
ساعت1:45---23 مرداد 1394
شیوون اینقدر نامرده یا اینکه مجبور بوده
بیچاره کیو چه ضربه ی بدی خورده
مرسی عزیزم
پاسخ:نظرت چیه به سوالت جواب ندم تا خودت جوابشو پیدا کنی؟! [big smile] ضره فوق بدددد... قوربونت

پاسخ:نظرت چیه به سوالت جواب ندم تا خودت جوابشو پیدا کنی؟! [big smile] ضره فوق بدددد... قوربونت



zaza
ساعت21:39---22 مرداد 1394
هاااااای آوید!!
چطوری؟!
شیوون
میتونه توی این سال های اخیر این روند و طی کرده باشه یا از همون اول رفاقت با کیو هم میتونه بازی بوده باشه! ک توی این بازی چند ساله ی رفاقت واقعی هم شکل گرفته باشه ک این بدترین نوعه اتفاقیه ک میتونه بیوفته!
چقدر جالب... این ک بعد از این کیوهیون و سونگمین ب دنبال ی آدمن! ی هدف مشترک..هر دو انتقام از کسی ک عزیزترینشونو گرفته!
کشته شدن مادر کیو این وسط ی جوریه!!! ینی باید خانواده ی چو ی چیزی می‌داشتند ک این اتفاق براشون افتاده! یا شایدم پدر کیو بذاری ژنرال کار میکرده... نمیدونم!! ولی ایثن از کشته شدن مادر کیو ی نفعی میبرده! داستانتم ذهنمو درگیر کرده. گیر کردم توی یه هزارتویی ک راه اصلی و پیدا نمیکنم!! امیدوارم هر چه زودتر ب جواب سوالاتی تو ذهنم برسم!!
عاااااااالی بود
مررررررررسی
پاسخ:هااای زازا!! آیم فاین!! اوووم..[تفکر] جالب هست فرضیاتت!! به نکته خوبی اشاره کردی .. هدف مشترک... به نوشته های کاور قبلی دقت کردی؟! روند یکی شدن مسیرشون رو گفته بود!! مادر کیو کشته شدنش خیلی مرموز هست...!! تا پارت بعدی این سوالاتت نه تنها جواب داده نمیشه بلکه هی بهشم اضافه میشه...ولی همون موقع که از شدت بی جوابی داره خواننده جون میده،همه چی واضح میشه!! یک راهنمایی : به اشخاص دور و برشون بیشتر توجه کن! خوشحالم که دوسش داشتی... مرررررسی


saye
ساعت18:54---22 مرداد 1394
طفلکی کیو گناه داره
مرسییییی
پاسخ: اوهوووم!! خواهش مییییکنمممم!


زهرا س
ساعت14:34---22 مرداد 1394
شیوون توی خلاف خانوادگیه؟! مثل مافیا! اخه چطوری میتونسته تو سن کم مادر کیو رو بکشه؟!!
پاسخ: واااای بخوام جواب سوالت رو بدم باید تا پارت ده واست آپ کنم:| سوال جالبی بود ولی شیوون اونا رو نکشته!!


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


دسته بندی : <-CategoryName->
برچسب‌ها:

 

آخرین مطالب

» ادرس جدید ( 1394/08/24 )
» عشق کافی نیست 26 ( 1394/08/22 )
» اسمان مشکی_فصل دوم_پارت11 ( 1394/08/22 )
» TRUST-PART-17 ( 1394/08/21 )
» فرشته ی سیاه 15 ( 1394/08/20 )
» ماه شب چهاردهم پارت 27 ( 1394/08/19 )
» اطلاعیه ( 1394/08/18 )
» فرشته ی سیاه 14 ( 1394/08/18 )
» عشق کافی نیست 25 ( 1394/08/15 )
» TRUST-PART-16 ( 1394/08/14 )
» فرشته ی سیاه 13 ( 1394/08/14 )
» Autumn couple ( 1394/08/12 )
» A million pieces kyumin ver ( 1394/08/11 )
» عشق کافی نیست 24 ( 1394/08/11 )
» فرشته ی سیاه 12 ( 1394/08/10 )
» اسمان مشکی2_پارت10 ( 1394/08/08 )
» مسابقه بهترین طنز آبی ( 1394/08/08 )
» TRUST-PART-15 ( 1394/08/07 )
» خطوط سرنوشت پارت یازدهم ( 1394/08/07 )
» فرشته ی سیاه 11 ( 1394/08/06 )
 
 
  • کد نمایش افراد آنلاین